تماس با ما

فید خبر خوان

نقشه سایت


دسته بندی سایت

پیوند ها

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 3
  • بازدید دیروز : 2
  • بازدید کل : 18414

وسعت اثر جرم در افساد فی الارض.


چکیده

از مواردی که در قوانین جزائی جمهوری اسلامی ایران؛ بویژه قانون جدیدمجازات اسلامی مصوب1392، محل تامل است، افزایش مصادیق جرم افساد فی‌الارض و عدم شفافیت آن است و این امر با روح قوانین کیفری که مستلزم شفافیت است، همخوانی ندارد. با ملاحظه قوانین فوق الذکر، قانونگذار جمهوری اسلامی ایران که در مقام بیان جرم افساد فی‌الارض است، با بکارگیری عباراتی مانند: «به طور گسترده»، «اخلال شدید در نظم»، «ورود خسارت عمده»، « اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع »، «در حکم مفسد فی الارض »،« در حد افساد فی الارض »، که کاملا غیرشفاف است، حقوقدانان و مجریان قانون را با سردرگمی مواجه ساخته است. خصوصا آنکه مجازات این جرم، در حداعلی؛ اعدام و در حد ادنی؛ تعزیر است. ناگفته نماند که قانونگذار شرط اعدام را تحقق افساد و مجازات تعزیری را به شرط عدم تحقق افساد بیان نموده است که مقصود قانونگذار مشخص نبوده و بیانی صحیح به نظر نمی­رسد. حال مشخص نیست دادرس چگونه باید میزان عمل مجرمانه را اندازه‌گیری کند و در مجازات تعیینی در نظر بگیرد.

کاوش ما مبین اینستکه؛ ملاک و مستندات شرعی این جرم و شدت و وسعت آن چه هستند. برخي متون فقهي و نيز برخي قوانين به تبع قرآن كريم، محاربه و افساد فی الارض را در كنار هم ذكر كرده اند، به گونه اي كه موهم اين معناست كه اين دو ، يك جرم به شمار مي روند ، در مقابل برخي از فقيهان در ضمن بحث از جرائمي نظير به آتش كشيدن منازل ، تكرار قتل بردگان و غيرمسلمانان و... متعرض عنوان افساد شده و مرتكبان اعمال مزبور را به عنوان مفسد في الارض مستحق مجازات قتل يا قطع دانسته اند ، در پاره اي مواد قانوني نيز افسادفي­الارض جرم مستقلي از محاربه تلقي شده است .اما برشدت،وسعت و حدت آن توجه چندانی بذل نشده که بنظر میرسد به طور جد نیازمند معیار سنجشی از سوی متخصصین امر دارد.همچنان که از متن فوق بر می آید به کاربردن عباراتی گنگ و فاقد تعریف مشخص موجب بروز اختلاف در تفسیر و به کاربر بستن مفاد مواد قانونی در آرای دادگاه ها خواهد شد.

كليد واژه ها : افساد في الارض ، گستردگی جرم، ، وسعت اثر جرم .

مقدمه

«افساد،نقیض صلاح است»(ابن منظور،1405 :3/335). «فسدالشیءیعنی باطل شد و نابود گردید»(زبیدی، بی­تا: 2/452؛ فیروزابادی،بی­تا: 1/323؛جوهری، 1407: 2/519). مورد باب افعال از ماده «فسد يفسد» به معناي تباه كردن و از بين بردن است. اصطلاح «افساد في الارض» به معناي ايجاد تباهي و خرابي در زمين به كار مي­رود .

با توجه به قوانین جزائی اسلامی به نظر میرسد که افساد فی الارض زمانی محقق میشود که حدت، وسعت و شدت عمل مجرمانه یا تاثیرگذاری آن بسیار زیاد باشد اما اكثر فقهاي اسلامي اعم از شيعه و سني اين اصطلاح را در مورد محاربين و قطاع الطريق به كار برده اند. هيچ تفاوتي ميان محاربه و افساد في الارض قائل نيستند. در مقابل، عده­اي از فقها و مفسران مي­گويند مفهوم افسادفي­الارض عام تر از محاربه است، به گونه اي كه محاربه فقط يكي از موارد افسادفي­الارض است و رابطه عموم وخصوص مطلق برآنها بار مینمایند. اما آنچه بيشتر مسئله مورد بحث را دچار مشكل مي كند اين است كه حتي آن عده از فقهاي اسلامي كه قائل به جدايي جرم افسادفي­الارض از محاربه هستند، مجازات معيني را براي افسادفي­الارض معين نكرده اند و هر کس فلسفه ای منحصر به مجازات افساد را معرفی کرده است. در هيچ يك از كتب فقهي بحثي مستقل تحت عنوان افساد في الارض انجام نشده است و فقط بعضي از فقها يا مفسران اسلامي ، چه شيعه و چه سني، جرم هاي خاصي را بعنوان افسادفي­الارض مطرح كرده و مجازات مرگ را براي آن در نظر گرفته اند. مثلاً از جمله مواردي كه افساد تلقي شده، كفن دزدي در صورت عادت به آن ‌زورگيري، آتش زدن خانه هاي مردم و تخريب اماكن عمومي است. که به بررسی آیات و روایات و نظرات مفسرین و محققین خواهیم پرداخت. اما بحث پرداختن به وسعت اثر جرم به صورت خاص مغفول مانده است.

نكته اي كه اينجا مبهم است اين است كه: بر چه اساسي فقط اين موارد افساد هستند و چرا جرم­هاي مشابه آن افساد تلقي نگردند. با توجه به معانی افسادفي­الارض، این عمل میتواند مصاديق زيادي داشته باشد. اما اگر افسادفي­الارض فقط به معناي محاربه و قطع الطريق است، با چه معیاری كفن دزدي، زورگيري و ... افسادفي­الارض محسوب شده و مجازات آن قتل است؟

نگارنده در حد توان خود سعي كرده است با استفاده از آیات و روایات و نظرات علمای عظام و مفسرین­ گرام، به بررسی مبانی و پیشینه وسعت عمل و نتیجه مجرمانه در افساد فی الارض و اینکه افساد جدای از محاربه است بپردازد. از بررسی مجموعه قوانين جزايي اسلامي چيزي به دست مي آيد كه موید همین موضوع است. مثلاً درحدود و جرائم تعزيري، قوانين اسلامي در صورت ارتكاب جرم براي مراتب بعدی، حكم را بسيار شديدتر تجويز كرده است. و این تشدید مجازات بواسطه سعی در افساد بوده است.

فساد در لغت و اصطلاح

در زبان «فساد» در حالت مصدر لازم به معناي تباه شده از بين رفتن، متلاشي شدن و در حالت اسم مصدر به معناي تباهي و خرابي و در حالت اسم به معناي فتنه، آشوب، شرارت و بدكاري است (عميد، ذيل «فساد») .

افساد در لغت به معناي تباه كردن و از بين بردن آمده است. اغلب فساد به همین معنا ذکر گردیده است. در زبان عربي «فساد» ضدصلاح و به معناي تباه شده، از بين رفتن، فتنه، آشوب و خارج شدن چيزي از حد اعتدال است. در «روائع البيان» آمده است: «فساد ضدصلاح است و بر هر چه كه از حالت صالح منفعت آور خود، خارج شود، گفته مي شود: فاسد شد»(صابوني، 1981، 564) و نيز در «دايره المعارف اسلامي» آمده است: «فساد به معني به هم خوردگي حال يا اخراج از امنيت مي باشد»(فرهنگ خواه، 1359، 205). همین معنا در لسان العرب آمده ولی بعدش اضافه نمود: و مفسده خلاف مصلحت و فساد خواهی در مقابل اصلاح طلبی است(لسان العرب، ج 3، ص 335). در مجمع البحرین فساد چنین معنا شده است: فساد معنای مقابل درستکاری است(مجمع البحرین، ج 7، ص 231).

بنابراین، با توجه به نحوه استعمال واژه «فساد» بالاخص در فرهنگ و متون عربي، مي توان گفت كه: مفهوم فساد و صلاح، عام است و هر كس عمل صالح انجام دهد، صالح و اگر نفعي متوجه ديگران شود؛ مصلح است و برعكس، هر كس فسادي را مرتكب شود؛ فاسد و اگر ضررش به ديگران برسد؛ مفسد است. «افساد، نقیض صلاح است»(ابن منظور، 1405 :3/335). «فسد» و «فساد» به معناي زوال صورت از ماده (خوري، 1374، 4 :163) تغيير، بطلان و اضمحلال (زبيدي، 1414، 5 : 164) فساد به معناي نقيض صلاح، ضدصلاح به كار رفته است (فراهيدي،1409 : 231 ؛ جوهري، 1420، 2 : 124 ؛ ابن منظور، 1997، 5 :128؛ فيروزآبادي، 1424، 277). قحط و خشكي (طريحي، 1375، 3 :121؛ ابن منظور، همان: 129)، لهو و لعب (خوري، همان :4: 163) و گرفتن مال به صورت ظالمانه (فيروزآبادي، همان: 277) راغب اصفهاني مي گويد :«فساد، بيرون رفتن از حد اعتدال است؛ چه كم باشد و چه زياد و صلاح ضد فساداست» (راغب اصفهاني، 376). الفساد خروج الشي عن الاعتدال، قليلاً كان الخروج عنه او كثيراً و يضاده الصلاح و يستعمل ذلك في النفس و البدن و الاشياء الخارجه عن الاستقامه (راغب، 1412 : 636 ).

به نظر مي رسد تعريف اخیر، تعریف جامعتري نسبت به تعاریف ماقبل است كه مصاديق ديگر فساد را نيز در خود جاي مي دهد.

با توجه به اینکه در آيات قرآن كريم مشتقات واژه «فسد» دهها بار استعمال شده است، اهمیت این موضوع را میرساند. در فرهنگ لغت عمید فارسی نیز فساد به: تباه شدن، تباهی، پوسیدگی، فتنه؛ آشوب، ظلم و لهو و لعب نیز معنا شده است. از بیان آیاتی که درباره فساد و افساد در قرآن کریم آمده است، ضروری است به بیان معنای فساد در آنها بپردازیم در آیات فراوانی از قران کریم إفساد در مقابل اصلاح ذکر شده است. همانها که در زمین فساد مى‏کنند و اصلاح نمى‏کنند(شعرا، 152)، خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمى‏شناسد(بقره،220)،و(آنها) را اصلاح کن و از روش مفسدان، پیروى منما(اعراف،42)، آیا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند همچون مفسدان در زمین قرار مى‏دهیم؟(ص،28)، از این رو است، که امکان برشمردن آیات فساد و افساد در این نوشتار مقدور نیست. برای این که این آیات بسیار فراوان است و قسمت اعظم قرآن را به خود اختصاص داده است. به عنوان نمونه می بینیم که بعضی از اصطلاحاتی که به معنای فساد آمده با واژه فساد بیان نشده، بلکه در قالب لفظ دیگر آمده است؛ مانند واژه «خبال به فتح حرف اول» یعنی زیادی در فساد. کلمه «لا تعثوا» به معنای شدت در فساد(تفسیر نمونه،ج1، ص273) و کلمات دیگری؛ مانند الفحشا، الثبور به ضم «ث»، البوار به فتح«ب»، که همه اینها إفاده معنای فساد می دهد. بنابراین اگر بخواهیم به­ تمام آیاتی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم مسئله فساد را مطرح کرده اند متعرض بشویم، نیاز به نوشتاری مفصل است. از این رو در این جا به آیاتی چندکه فقط ماده «فسد» در آنها آمده است اکتفا می کنیم.

واژه فساد و مشتقات آن در قرآن کریم

همانطور که گذشت، در کلام الله مجید واژه فساد و مشتقات آن به مراتب بکار گرفته شده و مراد از بسیاری از واژه های مترادف مانند «فتنه» و...، نیز فساد است. در برخی از آیات، اعمال ناشایست انسانها را منجر به ظهور فساد در زمین دانسته است مانند مخالفت مردم با اوامر خداوند و انحراف آنها از طریق حق، همینطور؛سلطه بر مردم از جمله عواملی است که باعث ظهور فساد است. گاهی نیز بر این نظر داشته که تعدد خدایان و پیروی از خواسته های نفسانی کافران موجب فساد در آسمان ها و زمین می شود، برخی دیگر آیات نیز نصرت خواهی پیامبران بر مفسدان، بعضی هم نسبت ناروای داده شده فساد به پیامبران برای مخدوش کردن دعوت آنان را بیان کرده اند. بیان حکم مفسدان، ثواب کسانی که از فساد دوری می کنند، بیزاری خداوند از مفسدان، نسبت سنجی بین مؤمنان و مفسدان، انکارتوسط مفسدان از افساد و ادعای اصلاح توسط ایشان، هشدار به پیروان افراد مفسد، خبر از فساد بنی اسرائیل در روی زمین، ذکر چیزهایی که موجب دفع فساد می­شوند، منظور آیات شریف قرآن مجید است و در نهایت مراد آیه، ذکر مصادیق شخصی و گروهی مفسدان مانند:فرعون، قارون، یهود، قوم هود، قوم صالح، قوم شعیب،قوم لوط، کسی که بر امام عادل خروج کند، پادشاهان، منافقان،اسراف­کنندگان، کسانی که قطع رحم می کنند و ساحران میباشد. در تمامی موارد کلام حضرت حق بر اهمیت،گستره، تاثیر، شدت، حدت وتکرار عمل یا نتیجه آن نظر داشته است. که ذیلا به این موارد می­پردازیم.

خداوند یکتا با کلام نورانی خود در قرآن مجید می فرماید:

فساد، در خشکى و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام داده‏اند، آشکار شده است(روم،41)‏. (نشانه آن، این است که) هنگامى که روى برمى‏گردانند (و از نزد تو خارج مى‏شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش مى‏کنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود مى‏سازند (با این که مى‏دانند) خدا فساد را دوست نمى‏دارد(بقره،205)، اگر (از این دستورها) روى گردان شوید، جز این انتظار مى‏رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندى کنید(محمد،22)، پادشاهان هنگامى که وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و تباهى مى‏کشند، و عزیزان آنجا را ذلیل مى‏کنند (آرى) کار آنان همین گونه است(نمل،34)، و فرعونى که قدرتمند و شکنجه‏گر بود، همان اقوامى که در شهرها طغیان کردند و فساد فراوان در آنها به بار آوردند(فجر12-10)، و اگر حق از هوس هاى آنها پیروى کند، آسمان ها و زمین و همه کسانى که در آنها هستند تباه مى‏شوند، ولى ما قرآنى به آنها دادیم که مایه یادآورى (و عزّت و شرف) براى آنها است، امّا آنان از(آن چه مایه) یادآوریشان (است) رویگردانند(مومنون،71)، اگر در آسمان و زمین، جز «اللَّه» خدایان دیگرى بود، فاسد مى‏شدند (انبیاء،22)، (لوط) عرض کرد: «پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یارى فرما(عنکبوت،30)، و فرعون گفت: «بگذارید موسى را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من مى‏ترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند(غافر،26)، و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: «آیا موسى و قومش را رها مى‏کنى که در زمین فساد کنند(اعراف،107).


مبلغ قابل پرداخت 70,300 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۶ مهر ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 379

مطالب تصادفی

  • سیر تحولات قانونگذاری در زمینه تامین اجتماعی در ایران
  • تحلیل جبران ها در مسئولیت مدنی و قراردادی
  • برآورد تمایل به پرداخت مالیات بر کربن با رویکرد ارزش‌گذاری مشروط
  • بررسي نسب وارث كودك ناشي از تلقيح مصنوعي
  • جایگاه حسن نیت در تفسیر قراردادهای بین المللی

@eragon021 تلگرام

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد